بسم الله الرحمن الرحیم
مطلب زیر در خصوص دعای گرانقدر مشلول، از کانال حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفر ناصری به نشانی nasery_ir@ باز نشر می شود.
«
داستان دعای مشلول
درباره دعاي مشلول آمده است بعد از ايام حج شبی آقا اميرالمومنين (ع) با حضرت سيد الشهدا براي طواف، به مسجد الحرام آمدند، در مسجد صداي ناله حزيني به گوش مي رسید آقا امير المومنين (ع) به حضرت اباعبدالله (ع) فرمودند، پسرم! برو ببين کيست؟ بگو بيا ببينيم چرا اين قدر نگران است؟ آقا سيدالشدا آمدند ديدند مرد جواني است به او فرمودند: اجب اميرالمومنين (ع) جوان بلند شد و به حضرت سيد الشهدا گفت: شما بفرماييد جلو من پشت سرشما مي آيم. آقا اميرالمومنين (ع) فرمودند: جوان! خيلي محزون و نگراني! مشکلت چیست؟ گفت آقا جان جريان من خيلي عجيب است… من در خانواده ای مرفه بودم و پدرم خیلی به من محبت مي کرد تا اینکه من راه هوس بازی، افراط و اسراف در هزینه ها را پیش گرفتم روزی متوجه شدم پدرم پول یا طلائي را دفن کرده، رفتم بردارم، پدرم رسيد، مانع شد، هولش دادم خورد زمين همانجا گفت: پسر! من تو را خيلي تحمل کردم، به تو محبت کردم و تو قدر ندانستي اگر ادامه دهی به کنار کعبه مي روم و به تو نفرين مي کنم ….پدرم آمد اينجا و من را نفرين کرد، بلافاصله من بيمار شدم.
لباسش را کنار زد يک طرف پهلويش گود افتاده و دست چپ و پاي چپش از کار افتاده بود.
غير از بيماری خود، شکستگي پدرم و عاق کردنش من را خيلي اذيت مي کرد، از طرفي در قبيله خودمان به فردي شوم و نفرين شده مشهور شدم.
مدتی بعد گفتم: بابا! من ديگه سرم به سنگ خورد، بيا دعا کن من خوب بشوم، گفت نمي کنم، التماسش کردم، گفت نمي کنم، بزرگان قبیله را واسطه قرار دادم قبول نکرد. سه سال به او التماس کردم تا بالاخره قبول کرد بيايد همين جايي که نفرين کرده به من دعا کند. او را سوار بر شتر کردم در راه مکه کنار دره ای شتر رم کرد و پدرم افتاد به دره و فوت کرد! او را دفن کردم و با دلي شکسته و مايوس، به مسجد الحرام آمده ام.
حضرت از او تفقد کرد وفرمودند: چقدر بر تو سخت گذشته است!! ولی نگران نباش، دعايي به تو تعليم مي دهم که حقوقي را که بر گردن تو هست تسويه می کند ، بيماري تو را درمان و عاقبت تو را به خير مي کند.
فرمود: قلم و کاغذ بياوريد؟ آوردند، حضرت دعاي مشلول را انشاء کردند و حضرت اباعبدالله مینوشتند.
آقا سيد الشهدا فرمودند ما از آن جوان خوشحال تر بوديم از يافتن اين دعا و حل مشکل جوان. فرمودند: ده مرتبه اين دعا را بخوان وخبرش را بده.
بعد از مدتی جوان آمد عرض کرد: وقتي خواندم و خوابيدم پيغمبر خدا را در خواب ديدم و حضرت من را تفقد کردند و فرمودند قدر اين دعا را بدان و سعادتمند خواهي شد و دستي به پهلويم کشيدند و فرمودند: شفا یافتی. وقتی بیدار شدم خود را سالم دیدم. (بحار ج22 ص394 و مهج الدعوات ص191)
نکاتی درباره داستان دعای مشلول
هر دعائي براي موضوعی مفيد است، حتي آيات نیز چنین است {مثلاً در روایت آمده} «عجبت لمن اغتم کيف لا يقول لااله الا انت سبحانک اني کنت من الظالمين؛ تعجب میکنم از کسی که غم دارد چطور نمیگوید: لااله الاانت سبحانک انی کنت من الظالمین» اين آیه براي اين مشکل است و آیه یا دعا یا ذکری دیگر اثردیگری دارد. يکی برای همّ و غم است يکی برای دين، يکی برای اولاد، دیگری برای بليه است. يک وقت نعمتي را مي خواهد، يک وقت دفع ضرری را مي خواهد، اينها همه با هم متفاوت است و بي حساب و کتاب نيست. در بين علماي شيعه، گاهي براي حاجتي خاص به يکي از اهل بيت (ع) بيشتر سوق مي داده اند و مجرب بوده و نتيجه مي گرفته اند. لذا دعای مشلول هم آثار خاص خود رادارد.
گرفتاري ما ها (چه آن کسي که طالب معنويت باشد و خود را در بن بست حس کند، چه گرفتاري مادي داشته باشد و چه در زندگي مشکل داشته باشد) علتش چیست؟
غالباً حقوقي برعهده ما هست، يا توجه داشته ايم يا نداشته ايم يا کوچک بوده جمع شده يا بزرگ بوده، يا ما حسابش نمي کرده ايم؛ گاهي انسان غافل است، بي احترامی يا توهين، يا حرفي مي زند جگرسوز! ولي فکر نمي کند اين قدر گران در بيايد ولي گران در آمده، يا جمع شده و ما را به بن بست رسانده. در به رويمان باز نمي شود.
عوارض هم انواع دارد، همين که از عبادت لذت نمي بريم، حقوقي هست. این حقوق هم ممکن است مالی یا غیر مالی باشد. تصورم اين است که این دعاي مشلول براي رفع عوارض حقوق خوب است، ولی مداومت مي خواهد.
در این داستان دقت کنید چه حق بزرگی در بین است! به پدری مهربان توهین شده و او با دل شکسته کنار کعبه نفرين کرده، ديگه ما ها که حقي سنگين تر از اين بر عهده مان نيست! وقتي اين دعا عوارض اين حقوق به اين سنگينی را رفع مي کند و برکات را جلب مي کند، براي ما کار آسان تر خواهد بود.
اگر مي بينيم ما گره اي به کارمان هست، حقي پشت سرمان هست همين جوري قضايا گير نمي کند، خداوند فضلش بيش از اين است. گاهي حقي قبلاً تضييع شده من را گير انداخته و مي پيچاند، اگر درست برايش فکر نکنم همين آش است و همين کاسه، حقوق تضييع شده، از خداي متعال، از امام زمان (ع) از عمل نکردن به وظيفه طلبگي، از سهم امام مصرف کردن و در مقابلش کاري را انجام ندادن از کوتاهي براي والدین و خانواده، از کوتاهي براي برادران ديني، از کوتاهي براي اجتماع. باید بگردم این حقوق تضییع شده را پيدا کنم. اگر هم نتوانستم پيدا کنم، اين دعاي مشلول براي رفع اين گيرها خيلي خوب است. خدا راهنمايي مي کند.
وقتي حقوقي به عهده باشد و این حقوق بماند اولاً طول مي کشد تا رخنه کند مانند ميکروبي که تا وارد غذا می شود طول مي کشد تا مشکل ايجاد کند. وقتي هم که مشکل ايجاد مي کند بستگي دارد چه حقي ضايع شده باشد. ولي يکي از اثار آن، دلمردگي است، گاهی اولین عوارضی که از تضييع حقوق، بر انسان مي آيد به نسل انسان سرايت مي کند. امور مالي خود را خيلي مواظب باشيد. دَرهم بَرهم پول در آوردن نصیب انسان را از اولاد صالح کم می کند.»
فرم در حال بارگذاری ...