بسم الله الرحمن الرحیم
رهبر انقلاب سال 1397 را سال “حمایت از کالای ایرانی” نامیدند. پیش از این نیز چند سال است که نام سالهای ما به مفاهیم اقتصادی نام گذاری می شود. این امر نشان دهنده ی حساسیت مسئله ی اقتصاد برای این روزهای ایران عزیز است. تقریبا 3/4 سال 97 سپری شده است، اما به راستی امسال برای اقتصاد چه اقداماتی صورت گرفت؟
در اینجا خلاصه ای از گزارشی را با عنوان «ژاپن چگونه به یک قدرت اقتصادی تبدیل شد؟» را که در سایت Khamenei.ir منتشر شده است، مرور می کنیم.
مطالعهی تجربهی توسعهی برخی کشورها مانند ژاپن که پس از بمباران اتمی توسط آمریکا و خسارات هنگفت ناشی از جنگ جهانی دوم، علیرغم کمبود منابع مناسب و نبود پهنهی سرزمینی گسترده، با جمعیت بالاتر از ایران توانست به یک ابرقدرت اقتصادی تبدیل بشود، خود تأییدی بر عدم وجود بنبست اقتصادی در کشور ماست. سؤال این است که چه عناصری در سیاستگذاری و فرهنگ جمعی ژاپنیها در بازسازی این کشور با وجود محدودیتهای موجود، نقش کلیدی را ایفا نمود؟
رهبر انقلاب اسلامی معتقدند: «اقتصاد مقاومتی یک اندیشهی تجربهشده در دنیا است و فقط اختصاص به ما ندارد.»(۱۳۹۵/۱۰/۱۳) ایشان همچنین در دیدار اخیر با مدالآوران کاروان ورزشی ایران در بازیهای پاراآسیایی اندونزی ضمن بیان وجود ظرفیتهای گوناگون در کشور، راهحل عبور از مشکلات اقتصادی کنونی را استفاده از ظرفیتهای ملی دانستند و فرمودند: «یکی از مشکلات بزرگ ما امروز در کشور این است که ظرفیتهای زیادی داریم -ظرفیتهای ملی- که از اینها استفاده نمیکنیم؛ ظرفیت جغرافیایی داریم، ظرفیت فرهنگی داریم، ظرفیت نیروی انسانی داریم، ظرفیت منابع زیرزمینی داریم، ظرفیت تجارت داریم، ظرفیت رفتوآمدهای بینالمللی و مرکزیت [داریم]، از همهجور انواع ظرفیتها را داریم، [اما] از خیلیهایش متأسفانه درست استفاده نمیشود که اگر استفاده بشود، مشکلاتِ کنونیِ اقتصادیِ کشور هم به میزان زیادی حل خواهد شد.» (۱۳۹۷/۸/۲۶)
ژاپن در شرایطی جایگاه خود را بهعنوان یکی از قدرتهای اقتصادی جهان تثبیت کرده است که به لحاظ منابع طبیعی و نیز سرگذشت سیاسی شرایط بسیار نامطلوبی دارد. به لحاظ طبیعی این کشور منابع بسیار محدودی دارد و بیشتر جزایر و خاک آن کوهستانی و آتشفشانی است. به لحاظ سیاسی نیز شکست در جنگ دوم جهانی وضعیت اسفباری را برای این کشور رقم زد. ژاپن پس از شکست در این جنگ، با داشتن ۱۳ میلیون نفر بیکار، شرایط بسیار سخت اقتصادی را تجربه کرد. «کمبود مواد غذایی»، «تورم بسیار شدید تا حدی که حقوق افراد، کفاف سیر کردن شکمشان را نمیداد» و «شکلگیری بازار سیاه»، تنها بخشی از مشکلات این کشور بود. این مسائل بهعلاوهی ضرورت بازسازی خرابیهای کشور ناشی از جنگ -که منجر به ویرانی ۲۵ درصد از داراییهای غیرنظامی و نابودی ۴۱.۵ درصد از ثروت ملی این کشور شده بود- و نیز مسئولیت پرداخت غرامت به متفقین، باعث بروز فشار بیشتری بر این مردم و دولت ژاپن شده بود. اما مردم و دولت ژاپن با رویکردی منطقی -لااقل در بخش تقویت تولید ملی و با همکاری یکدیگر- ژاپن را به یکی از قدرتهای اقتصادی و تولیدی جهان تبدیل کردند. با همکاری دولت، مردم و صنعت، و نیز با توسعهی فناوریهای پیشرفته، ژاپن به یکی از پیشگامان عمده در صنعت و فناوری دنیا تبدیل شد.
فرهنگ تولیدی قوی
یکی از عوامل پیشرفت شگفتانگیز تولید ملی در اقتصاد ژاپن، فرهنگ بالای تولید در مردم این کشور است. در فرهنگ ژاپنی، «کار» امری مقدس و ارزشمند شمرده میشود و در همین راستا ژاپنیها برای ارتقای بهرهوری و کارایی خود تلاش میکردند. آنها با کنجکاوی به پیگیری مهارتها و روشهای مناسبتر برای کار و تولید میپرداختند. در واقع انگیزهی نیروی کار ژاپنی برای بهبود کارایی خود، فراتر از آنکه تحت تأثیر نظام انگیزشی اقتصادی باشد بهصورت درونزا و با انگیزههای شخصی صورت میگرفت. «ارزش قائل شدن برای کار و تولید»، «تلاش مضاعف» و نیز «تلاش برای ارتقای دانش و مهارت»، سه ویژگی مهم نیروی کار ژاپنی هستند.
فرهنگ مصرف صحیح
در کنار فرهنگ تولیدی بالا، الگو و فرهنگ مصرف صحیح نیز از کلیدهای پیشرفت اقتصادی ژاپن در دهههای پس از جنگ دوم جهانی بوده است. دو ویژگی مهم مردم ژاپن در حوزهی مصرف عبارت بود از: «قناعت و اعتدال در مصرف» و «تأکید بر مصرف کالاهای داخلی».
مردم ژاپن طی سالهای پس از جنگ به قناعت مشهور بودهاند و مصرف خود را متناسب با شرایط اقتصاد ملی تنظیم و کنترل میکردهاند. همین قناعت که معنای دیگر آن خودداری از اسراف و تجملگراییهای زائد است، باعث انباشت سرمایهی بیشتر و در نتیجه تأمین منابع مالی برای تقویت تولید ملی در این کشور شده است.
همچنین تأکید مردم ژاپن بر مصرف کالاهای ساخت داخل در دهههای اولیهی پس از جنگ با هدف تقویت صنایع داخلی، موضوعی مهم در پیشرفت اقتصادی این کشور محسوب میشود. این زمینهی فرهنگی باعث شد دولت، سیاست کاهش واردات از کشورهای دیگر را بهمنظور تقویت صنایع داخلی در ژاپن با موفقیت اجرا کند؛ سیاستی که گاهی چنان افراطی محسوب میشد که با عنوان سیاست انزواطلبی از آن یاد شده است. تأمین بازار داخل با تولیدات و محصولات ژاپنی، نقطهی اتکایی مهم برای تقویت تولید ملی در ژاپن محسوب میشود.
همچنین تأکید مردم ژاپن بر مصرف کالاهای ساخت داخل در دهههای اولیهی پس از جنگ با هدف تقویت صنایع داخلی، موضوعی مهم در پیشرفت اقتصادی این کشور محسوب میشود. این زمینهی فرهنگی باعث شد دولت، سیاست کاهش واردات از کشورهای دیگر را بهمنظور تقویت صنایع داخلی در ژاپن با موفقیت اجرا کند؛ سیاستی که گاهی چنان افراطی محسوب میشد که با عنوان سیاست انزواطلبی از آن یاد شده است. تأمین بازار داخل با تولیدات و محصولات ژاپنی، نقطهی اتکایی مهم برای تقویت تولید ملی در ژاپن محسوب میشود.
در سالهای اولیهی پس از استقلال ژاپن، کالاهای ژاپنی به کیفیت پایین اما قیمت ارزان مشهور بودند؛ اما ژاپنیها نمیتوانستند این نگاه را به محصولات خود تحمل کنند. از طرف دیگر افزایش رشد تولیدات، رقابت را در صحنهی جهانی شدت بخشیده بود؛ لذا تمام همّ و غمّ ژاپنیها بر کاهش ضایعات تولید در حد صفر قرار گرفت و به این ترتیب نظام کنترل کلی کیفیت برپا شد. فقط کالاهایی که مطابق با استانداردها بودند اجازهی صدور مییافتند و از این زمان، ارزشگذاری شرکتها، بر اساس «تحقق بهترین کیفیت» انجام میشد.
ادامه دارد…